برخی از اهل سنت میگویند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) بر اساس آیه مبارکه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ ... (الحجرات – 10)» برای انجام وظیفهی دینی خود نسبت به آشتی دادن بین امام علی (علیه السلام) و خلیفهی اول و دوم غدیر خم را بر پا کرد! پاسخ چیست؟
پاسخ: بی تردید بیان کنندگان اینگونه سخنان نه شیعه هستند و نه سنی، لذا از سوی خود جملات و تعاریفی میسازند که به واسطهی آن تشیع، تسنن و کل اسلام را تحریف و تضعیف نموده و ایجاد انحراف نمایند. آیه مبارکه و ترجمهی آن به شرح ذیل است:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (الحجرات - 10
ترجمه: جز این نیست که مؤمنان برادرانند، پس میان برادرانتان سازش دهید، و از [خشم] خدا بپرهیزید باشد که بر شما ببخشایند.
پس مربوط نمودن آن به «غدیر خم» اهداف دیگری در تحریف اصل اسلام و تضعیف مذاهب شیعه و سنی دنبال میکند که به برخی از محورها و دلایل آن ذیلاً اشاره میگردد:
1 - آن که خود غدیر خم را برپا نمود، نفرمود که علت این تجمع «آشتی دادن بین علی و ابوبکر و عمر است»، بلکه بدین مضمون فرمود: این تجمع و مراسم به خاطر انجام امر خدا در معرفی «ولی»، «وصی» و جانشین پس از خود است تا بر صراط مستقیم باقی بمانید و منحرف نگردید.
2 - در هیچ کجای خطبهی غدیر از علی علیهالسلام و دیگران دعوت به آشتی نشده است، بلکه او به عنوان مقام «ولایت» معرفی شده و از دیگران نیز بیعت با او خواسته شد و دیگران نیز بیعت کردند و نیز از حاضرین خواسته شد تا این خبر را به غائبین بدهند. تا تکلیف مؤمنین تا آخرالزمان معین باشد.
3 - در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، قهری صورت نپذیرفته بود که پیامبر اقدام به آشتی دادن نماید، بلکه همهی اختلافات به خاطر نقض بیعت در غدیر، غصب خلافت و سپس ظلمهای دیگر مثل غصب فدک صورت پذیرفت و یا بروز عینی و عملی پیدا کرد.
4 - این که مؤمنین با یک دیگر برادرند، بیان یک حقیقت از طرف خداوند متعال میباشد و امر به اصلاح بین آنها نیز یک دستور است و همیشه باید به این دستور عمل گردد. لذا لزومی نداشت که پیامبر اکرم فقط یک بار تصمیم به انجام این امر بگیرند و برای آن مردم را جمع کنند و ...، بلکه میتوانستند آنها را به صورت خصوصی دعوت کرده و اختلافشان را حل نمایند، چنان چه مکرر در جمع خصوصی و یا عمومی به این امر اقدام نموده و به آنها راجع به حضرت علی علیهالسلام و وصی بودن ایشان توصیه نمودند و کسی هم ابراز مخالفت ننمود و نیز چنان چه همیشه برای رفع اختلاف بین مؤمنین چارهاندیشی و عمل مینمودند نه فقط در غدیر خم.
پس، سازندگان و شایع کنندگان این سخن، میخواهند از یک سو تشیع و همه مسلمانان را با ایجاد تحریف در علت برپایی غدیر تضعیف کنند و القاء کنند که غدیر خم به خاطر معرفی «ولایت، وصی، جانشین و حاکم» پس از خود نبوده است، و هم میخواهند اهل سنت را تضعیف کنند. چرا که اذعان میکنند قهر با حضرت علی علیهالسلام نشانهی جهل و دوری از ایمان است. چون حضرت بیعت با ایشان را خواستار شدند.
مضافاً بر این که اگر سخن فوق مورد قبول واقع شود، این سؤال ایجاد میشود که پس چرا آنان نه تنها زیر بار نرفتند، بلکه خلاف آن را عمل نمودند و نتیجه گرفته میشود که پس مؤمن نبودند.
دقت شود که اگر قبول کنیم غدیر خم برای آشتی دادن بوده است، باید قبول کنیم که پس شرط آشتی نیز پذیرش «ولایت، امامت و حکومت» حضرت علی علیهالسلام بوده است، چرا که ایشان در آن خطبهی جامع و عمیق خود، پس از بیان معارف و احکام اسلام، بر محور «من کنت مولاه فهذا علی مولاه – هر کس من مولای او هستم، پس این علی مولای اوست»، تکیه و تصریح نمودند و بروز همهی اختلافات نیز به خاطر نپذیرفتن و عدم گردن نهادن به این شرط، به ویژه پس از رحلت بود.